یه اتفاق بد
دختر ناز و شیطون من چند وقتی بود که عادت کرده بود تو خونه شلوارشو در می آورد و دوست داشت بدون شلوار باشه. یه روز خونه باباجونیش بودیم طبق معمول شلوار پاش نبود و زانوشو زد به قابلمه داغ . اینم از عاقبت شلوار نپوشیدن از وقتی پاش سوخته حتی برای عوض کردن پوشکش هم اجازه نمیده شلوارشو در بیارم و میگه: مامانی دست به پام نزن اوف شده چربش کن خوبشه. ...
نویسنده :
آیدا(مامان الینا)
3:33